تعیین تکلیف ساختمانهای ساخته شده بدون پروانه

تعیین تکلیف ساختمانهای ساخته شده بدون پروانه

جزئیات نظریه

شماره نظریه : 7/1402/811

شماره پرونده : 1402-66-811ع

تاریخ نظریه : 1403/02/15

استعلام :

همانگونه که مستحضرید به موجب بند (ت) تبصره (6) قانون بودجه کل کشور در سال 1402: «به منظور تعیین تکلیف ساختمان‌ها و مستحدثاتی که بدون پروانه یا مخالف مفاد پروانه در محدوده شهرها ساخته شده و تا قبل از پایان سال 1400 پرونده آنها در کمیسیون ماده صد قانون شهرداری منجر به صدور رأی قطعی گردیده است، چنانچه ساخت و ساز صورت گرفته برخلاف مفاد پروانه یا بدون پروانه ساختمانی بوده و لکن شهرداری آن مستحدثات را از نظر اصول سه‌گانه فنی، بهداشتی و شهرسازی تأیید نماید، پس از احراز مالکیت مالک، وی موظف است علاوه بر عوارض صدور پروانه نسبت به بخش پرداخت نشده جریمه بر مبنای هر متر مربع به ترتیب بنای مسکونی دو برابر و بنای تجاری و اداری سه برابر ارزش معاملاتی سال 1402، تا پایان دی سال 1402 و مطابق برگه پرداخت صادر شده به حساب شهرداری واریز نماید.

احکام صادر شده قطعی مبنی بر قلع و قمع بنا با تأیید شهردار با رعایت مفاد این قسمت به واریز نقدی عوارض بدل خواهد شد و در صورت عدم واریزی نقدی و صد در صد عوارض و جریمه تا تاریخ 30/9/1402 مجدداً به حکم اولیه باز خواهد گردید». با توجه به این‌که در مواردی آرای قطعی صادره از سوی کمیسیون موضوع ماده صد قانون شهرداری مصوب 1334 با اصلاحات و الحاقات بعدی تا پایان سال 1400 بوده؛ اما آرای مذکور در دیوان عدالت اداری مورد اعترض مالکان قرار گرفته و دیوان طی سال‌های 1401 و 1402 رأی خود را صادر کرده است، خواهشمند است به پرسش‌های زیر پاسخ دهید:

1- منظور قانون‌گذار در بند (ت) تبصره (6) قانون بودجه کل کشور در سال 1402 در خصوص رأی قطعی ماده صد، در صورت اعتراض مالکان در دیوان عدالت اداری، رأی قطعی کمیسیون تجدید نظر ماده صد قانون شهرداری می‌باشد یا رأی دیوان عدالت اداری؟ آیا شهرداری می‌تواند با این استدلال که به واسطه اعتراض مالک، رأی کمیسیون ماده صد مصداق رأی قطعی نمی‌باشد، اجرای تبصره صدرالذکر را منوط به نظر دیوان عدالت اداری نماید؟

2- در مواردی که آرای قطعی کمیسیون‌های ماده صد مبنی بر «قلع و قمع» طی سال‌های 1401 و 1402 در دیوان عدالت اداری تأیید و ابرام شده است، آیا مشمول بند «ت» تبصره 6 قانون بودجه کل کشور در سال 1402 می‌شود؟

تعیین تکلیف ساختمانهای ساخته شده بدون پروانه

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :

در فرض سؤال که پرونده تخلف ساختمانی در سال 1400 در کمیسیون موضوع ماده 100 قانون شهرداری مصوب 1334 با اصلاحات و الحاقات بعدی مطرح و به صدور رأی قطعی منجر شده؛ اما در نتیجه اعتراض، در جریان رسیدگی در دیوان عدالت اداری است:

اولاً، در خصوص حکم بند «ت» تبصره 6 قانون بودجه کل کشور در سال 1402، قدر مسلم آن است که پرونده مربوط به تخلفات ساختمانی می‌بایست تا پایان سال 1400 در کمیسیون موضوع ماده 100 قانون شهرداری مصوب 1334 با اصلاحات و الحاقات بعدی مطرح شده باشد.

ثانیاً، به سبب تراکم پرونده‌ها در استان‌ها و یا شهرها و یا حتی مناطق مختلف یک شهر، همواره این امکان وجود دارد که پرونده تخلف ساختمانی تا پایان همان سال به اتخاذ تصمیم در کمیسیون ماده 100 قانون شهرداری منجر نشود و یا آنکه حتی در فرض اتخاذ تصمیم ، در دیوان عدالت اداری مورد اعتراض قرار گیرد.

ثالثاً، تفسیر ظاهری بند «ت» تبصره 6 قانون بودجه کل کشور در سال 1402 و انحصار آن به مواردی که رأی قطعی در پایان سال 1400 صادر شده است، متضمن نوعی تبعیض خواهد بود.

رابعاً، حکم مقرر در بند «ت» تبصره 6 قانون بودجه کل کشور در سال 1402، حکمی استثنایی است و در مقام تردید در خصوص تسری یا عدم تسری قید «تا قبل از پایان سال 1400» به شرط صدور رأی قطعی مندرج در ذیل این بند، اصل عدم حاکم است و عبارت «منجر به صدور رأی قطعی گردیده است» را نمی‌توان به قید «تا قبل از پایان سال 1400» مقید دانست؛ زیرا چنانچه فرض قانون‌گذار انحصار این امتیاز به پرونده‌هایی باشد که رأی قطعی آن در سال 1400 صادر شده است، موجبی برای تعرض به زمان طرح پرونده در کمیسیون ماده 100 قانون شهرداری وجود نداشته و صرفاً می‌بایست به قطعی شدن رأی تا پایان سال 1400 تصریح می‌شد.

با عنایت به مراتب پیش‌گفته و پرسش‌های مطرح‌شده، طرح موضوع در دیوان عدالت اداری مؤثر در مقام نیست. ضمناً متذکر می‌شود در صدر استعلام و استناد به متن بند «ت» تبصره 6 قانون بودجه کل کشور در سال 1402 که از طرف آن مرجع محترم داخل گیومه قرار گرفته است، واژه «طرح» از متن عبارت قانونی جا افتاده است.

مشاهده سایر نظریه های مشورتی

Rate this post
ماده 101 قانون شهرداری

ماده 101 قانون شهرداری

جزئیات نظریه

شماره نظریه : 7/1402/517

شماره پرونده : 1402-66-517ع

تاریخ نظریه : 1403/02/23

استعلام :

با عنایت به تبصره 3 ماده 101 اصلاحی 1390 قانون شهرداری مصوب 1334 با اصلاحات و الحاقات بعدی، خواهشمند است به پرسشهای زیر پاسخ دهید:

1- چنانچه برای قطعه تفکیکی ارزش افزوده ایجاد نشود، آیا شهرداری می‌تواند تا بیست و پنج درصد از باقیمانده اراضی (موضوع شق دوم تبصره ماده یادشده) را برای تأمین اراضی مورد نیاز احداث شوارع و معابر عمومی شهر دریافت کند؟

2- چنانچه شهرداری نیازی به اراضی مورد نیاز احداث شوارع و معابر عمومی نداشته باشد، آیا می‌تواند تمام قدرالسهم خود (تا چهل و سه و هفتاد و پنج صدم درصد) را بابت تأمین سرانه فضای عمومی و خدماتی (موضوع شق نخست تبصره 3 ماده 101 مذکور) از مالک دریافت کند؟

ماده 101 قانون شهرداری

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :

1 و 2- صرف‌نظر از آن که فرض ایجاد نشدن ارزش افزوده برای ملک به رغم تفکیک آن از سوی شهرداری در اجرای ماده 101 قانون شهرداری مصوب 1334 با اصلاحات و الحاقات بعدی، امری دور از ذهن است و نوعاً با تفکیک اراضی با لحاظ ایجاد قطعات کوچک‌تر و آسان‌تر شدن معاملات نسبت به آن ارزش افزوده ایجاد می‌شود، در فرض سؤال چنانچه شهر محل استقرار ملک دارای طرح تفصیلی بوده و برابر این طرح معابر و شوارع در ملک پیش‌بینی شده باشد و یا با لحاظ اقتضائات شهری ایجاد معابر و شوارع ضروری  باشد، شهرداری مجاز به توافق بر قیمت و اخذ آن نیست.

در غیر این صورت، با اخذ مصوبه شورای اسلامی شهر،  شهرداری می‌تواند تا سقف سهم معابر از مساحت ملک، بهای آن را از مالک دریافت کند و رعایت مقررات مربوط؛ از جمله قسمت اخیر تبصره 3 ماده 101 قانون شهرداری اصلاحی 1390 ضروری است.

توضیحات:

یادآوری اینکه مطابق ماده 101 قانون شهرداری ها، برای اراضی دارای سند مالکیت شش دانگ بالای 500 متر مربع، در صورتی که مالک (مالکین) قصد تفکیک و ایجاد قطعات کوچک تر داشته باشند، شهرداری برای تامین سرانه فضای عمومی و خدماتی تا سقف 25% و برای تامین اراضی مورد نیاز احداث شوارع و خیابان ها و … تا 25% از الباقی اراضی را دریافت می نماید. یعنی شهرداری در مجموع به میزان 43.75% از کل زمین را تصاحب و الباقی به میزان 56.25% برای مالک باقی خواهد ماند.

سایر نظریه های مشورتی

Rate this post
استحکام بنا

استحکام بنا

جزئیات نظریه

شماره نظریه : 7/1402/870

شماره پرونده : 1402-154-870ع

تاریخ نظریه : 1403/02/31

استعلام :

با توجه به برداشت‌های مختلف و متفاوت از معنا و مفهوم «استحکام بنا» و «اصول فنی» از سوی برخی از کارشناسان رسمی دادگستری و این‌که عدم استحکام بنا و عدم رعایت اصول فنی به همراه دو مشخصه دیگر هر یک به صورت مستقل در تبصره 6 ماده صد قانون شهرداری مصوب1334 با اصلاحات و الحاقات بعدی ذکر شده است، خواهشمند است در خصوص معنی و مفهوم دقیق و روشن هر یک از واژگان یادشده اعلام نظر فرمایید.

استحکام بنا

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :

در تبصره شش ماده 100 قانون شهرداری مصوب 1334 با اصلاحات و الحاقات بعدی، اصطلاحات «استحکام بنا» و «اصول فنی» متفاوت از یکدیگر به کار برده شده است و از آنجا که در قانون مذکور این اصطلاحات تعریف نشده است، برای تشخیص این اصطلاحات باید به مفاهیم آنها در عرف کارشناسان ذیربط که با لحاظ مقررات فنی مربوطه نظیر مقررات ملی ساختمان و آیین‌نامه طراحی ساختمان‌ها در برابر زلزله، استاندارد 2800 و در نظر گرفتن مفاد قانون نظام مهندسی و کنترل ساختمان مصوب 1374 با اصلاحات بعدی و آیین‌نامه‌های مربوط صورت می‌پذیرد، رجوع کرد.

توضیحات:

** توجه داشته باشید در خصوص اظهار نظر برای استحکام بنا، سه کارشناس رسمی دادگستری رشته راه و ساختمان بایستی اعلام نمایند که ملک مورد بحث استحکام لازم را در مقابل زلزله، حوادث طبیعی و … به دلیل قدمت بالا و … ندارد. در صورتیکه نیاز به گواهی استحکام بنا داشته باشید، با مجموعه ما تماس حاصل فرمائید.

سایر نظریه های مشورتی

Rate this post
قیمت عادله روز و اجرت‌ المثل ایام تصرف

قیمت عادله روز و اجرت‌ المثل ایام تصرف

جزئیات نظریه
شماره نظریه : 7/1402/1132
شماره پرونده : 1402-192-1132
تاریخ نظریه : 1403/02/31

استعلام :

چنانچه دستگاه‌های دولتی و عمومی در مقام اجرای طرح‌های مصوب و تصرف اراضی و املاک اشخاص مقررات حاکم؛ از جمله از حیث تعیین کارشناس دادگستری و پرداخت قیمت را رعایت نکنند و مالک با گذشت چند سال از اجرای طرح، قیمت عادله روز و اجرت‌المثل ایام تصرف را مطالبه کند، در خصوص مطالبه اجرت‌المثل ایام تصرف تا زمان پرداخت قیمت عادله روز رویه متفاوت است.

برخی محاکم با این استدلال که از زمان اجرای طرح در عالم واقع تملک برای دستگاه حاصل شده و در قوانین و مقررات حاکم؛ از جمله قانون الحاق یک تبصره به ماده یک لایحه قانونی نحوه خرید و تملک اراضی و املاک برای اجرای برنامه‌های عمومی و عمرانی و نظامی دولت مصوب 1381 صرفاً بحث قیمت عادله روز مطرح شده است، صرفاً قیمت عادله روز را تعیین و در خصوص مطالبه اجرت‌المثل حکم بر بی‌حقی مالک اولیه صادر می‌کنند.

در مقابل، برخی محاکم افزون بر تعیین بهای عادله روز، دستگاه مربوط را به پرداخت اجرت‌المثل از زمان اجرای طرح تا زمان تعیین قیمت عادله محکوم می‌کنند. با توجه به اختلاف رویه موجود، خواهشمند است در این خصوص اعلام نظر فرمایید.

قیمت عادله روز و اجرت‌ المثل ایام تصرف

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :

در فرض سؤال که دستگاه اجرایی بدون رعایت قوانین و مقررات حاکم؛ از جمله لایحه قانونی نحوه خرید و تملک اراضی و املاک برای اجرای برنامه‌های عمومی، عمرانی و نظامی دولت مصوب 1358 با اصلاحات و الحاقات بعدی و قانون نحوه تقویم ابنیه، املاک و اراضی مورد نیاز شهرداری‌ها مصوب 1370 مبادرت به تصرف در اراضی و املاک دیگران نموده است، موضوع از شمول قوانین و مقررات یاد‌شده خارج است و تابع عمومات حاکم بر غصب از جمله مواد 311 و 320 قانون مدنی است.

مشاهده سایر نظریه های مشورتی

Rate this post

تغییر کاربری ملک به فضای سبز

جزئیات نظریه

شماره نظریه : 7/1403/20

شماره پرونده : 1403-3/1-20ح

تاریخ نظریه : 1403/03/05

استعلام :

چنانچه محکوم‌به مندرج در اجراییه تسلیم قطعات زمین با مساحت و موقعیت مشخص باشد و بر اساس مبایعه‌نامه این ملک به عنوان ملک مسکونی به فروش رسیده باشد؛ اما در زمان اجرای حکم و حسب استعلام صورت گرفته از شهرداری مشخص شود پس از وقوع بیع و پیش از تسلیم ملک، در نتیجه طرح تفصیلی شهرداری کاربری ملک به فضای سبز تغییر یافته است، آیا محکوم‌له می‌تواند با ادعای تلف محکوم‌به و استناد به ماده 46 قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356 تعیین بهای روز ملک و وصول آن را از واحد اجرای احکام مدنی درخواست کند؟

تغییر کاربری ملک به فضای سبز

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :

در فرض سؤال که محکوم‌به تحویل و تسلیم چندین قطعه زمین با مساحت و موقعیت مشخص و کاربری مسکونی است؛ اما حین اجرای حکم مشخص شده است پس از وقوع بیع و پیش از اجرای حکم، در نتیجه طرح تفصیلی کاربری ملک از نوع فضای سبز تعیین شده است؛ اولاً، مشخص نیست زمین موضوع حکم صرفاً در طرح‌های مصوب شهری به عنوان فضای سبز تعریف شده است؛ بدون آنکه تملکی از سوی شهرداری صورت گرفته باشد و یا آنکه شهرداری وفق مقررات، ملک را تملک کرده و در فرض تملک، پرداخت یا عدم پرداخت بهای آن مشخص نیست و از آنجا که پرسش مطرح‌شده نشأت گرفته از ابهام در مقررات نیست.

بلکه ناظر بر تطبیق حکم قانونی بر مصادیق خارجی است که باید با احراز امور موضوعی متعدد صورت پذیرد و با لحاظ آنکه رفع ابهام از حکم نیز بر عهده مرجع صادر‌کننده رأی است؛ لذا پاسخ‌گویی به پرسش به کیفیت مطرح‌شده از وظایف این اداره کل خارج است. ثانیاً، صرف‌نظر از ابهامات فوق، نظر به اینکه صرف تغییر کاربری ملک پس از وقوع عقد بیع و حین تسلیم و اجرای حکم، به معنی تلف عین محکوم‌به نیست و محکوم‌له دارای تمامی حقوق مالک قبلی ملک در مراجعه به شهرداری و دریافت بهای ملک است، موضوع از شمول ماده 46 قانون اجرای احکام مدنی مصوب 1356 خارج است.

هم چنانکه هرگاه احراز شود به‌رغم فروش ملک به عنوان ملک دارای کاربری مسکونی، ملک مزبور در زمان فروش کاربری فضای سبز داشته است، با رعایت قوانین و مقررات حاکم، برای خریدار حق فسخ عقد به لحاظ خیار عیب و یا دریافت ارش وجود دارد.

نتیجه گیری

** قبل از اقدام برای خرید هر نوع ملکی، خصوصاً زمین، بایتی استعلام های لازم از شهرداری اخذ گردد. در اینخصوص با مراجعه به کارشناسان دادگستری مجموعه مفروز، موضوع کاربری زمین، پهنه بندی، میزان تراکم، وقوع یا عدم وقوع در طرح های آتی شهرداری و … مورد بررسی قرار خواهد گرفت. ضمن اینکه نوشتن مبایعه نامه تخصصی در اینخصوص بسیار موثر و مفد خواهد بود تا جلوی ضررهای احتمالی گرفته شود.

مشاهده سایر نظریه های مشورتی

Rate this post
تعیین حریم برای نهر‌های فرعی

تعیین حریم برای نهر‌های فرعی

جزئیات نظریه

شماره نظریه : 7/1402/956

شماره پرونده : 1402-192-956ح

تاریخ نظریه : 1403/03/08

استعلام :

همانگونه که مستحضرید تعیین حریم برای نهر‌های فرعی موضوع بند «خ» ماده 15 و ماده 3 تصویب‌نامه شماره 36046 ت/23678 مورخ 16/8/1379 و بند یک تصویب‌نامه شماره 58977/ت29101 مورخ 18/12/1382 هیأت وزیران، به استناد رأی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری ابطال شده است؛ در حالی که به نظر می‌رسد این امر صحیح نباشد.

پرسش این است که در صورت طرح دعوای کیفری یا حقوقی تجاوز به حریم این انهار، تکلیف دادگاه برای تعیین حریم انهار فرعی چیست؟ توضیح آنکه، شاکی مدعی شده است زارع مجاور به حریم نهر فرعی تجاوز کرده است؛ در چنین فرضی آیا کارشناس خبره، کارشناس رسمی دادگستری و یا اداره آب می‌تواند برای این انهار حریم عرفی تعیین کند؟

تعیین حریم برای نهر‌های فرعی

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :

اولاً، همانگونه که در دادنامه شماره 537- 538- 539 و 540 مورخ 30/7/1385 هیأت عمومی دیوان عدالت اداری آمده است، شورای محترم نگهبان به موجب نظریه شماره 85/30/16895 مورخ 11/5/1385، اطلاق بند «خ» ماده یک آیین‌نامه مربوط به بستر و حریم رودخانه‌ها، مسیلها، مرداب‌ها، برکه‌های طبیعی و شبکه‌های آبرسانی و آبیاری و زهکشی مصوب 11/8/1379 هیأت وزیران و همچنین اطلاق بند یک آیین‌نامه اصلاحی 13/12/1382 هیأت وزیران (به عنوان متن جایگزین بند «خ» ماده یک آیین‌نامه صدر‌الذکر در تعریف حریم) را نسبت به مواردی که نهر احداثی در آخر ملک شخصی و مجاور ملک غیر احداث شده باشد از نظر اثبات حریم برای این نهر نسبت به ملک غیر، خلاف موازین شرع شناخته و بر همین اساس، هیأت عمومی دیوان عدالت اداری اطلاق بند «خ» ماده یک و دیگر مواد آیین‌نامه یادشده.

از جمله مواد 3 و 15 را در حدود مقرر در نظریه شورای محترم نگهبان ابطال کرده است؛ بنابراین، در فرض سؤال، چنانچه نهر فرعی با نهر احداثی مذکور در نظریه شورای محترم نگهبان منطبق باشد، این نهر حتی نسبت به ملک غیر فاقد حریم است و لذا دعاوی حقوقی یا کیفری تجاوز به حریم این قبیل انهار در ماهیت امر مسموع نیست.

ثانیاً، انهاری که مشمول حکم مقرر در تبصره یک ماده 15 آیین‌نامه مربوط به بستر و حریم رودخانه‌ها، انهار، مسیلها، مرادب‌ها، برکه‌های طبیعی و شبکه‌های آبرسانی، آبیاری و زهکشی مصوب 11/8/1379 هیأت وزیران با اصلاحات و الحاقات بعدی باشد، وفق ذیل همین تبصره فاقد حریم هستند و بر این اساس، دعاوی حقوقی و کیفری تجاوز به حریم این انهار نیز در ماهیت امر مسموع نیست.

ثالثاً، در خصوص دیگر انهار فرعی (احداثی) که از شمول نظریه شورای محترم نگهبان و تبصره یک ماده 15 آیین‌نامه صدر‌الذکر خارج می‌باشد، تعیین پهنای بستر و حریم آن از اختیارات وزارت نیرو خارج است و تابع عرف محل است و عندالاقتضاء حریم این قبیل انهار با ارجاع امر به کارشناس تعیین می‌شود و در هر صورت، تشخیص موضوع و انطباق با هریک از فروض پیش‌گفته، امری موضوعی و بر عهده مقام قضایی رسیدگی‌کننده است.

مشاهده سایر نظریه های مشورتی

Rate this post
فروش ملک مشاع

فروش ملک مشاع

جزئیات نظریه

شماره نظریه : 7/1403/18

شماره پرونده : 1403-87-18ح

تاریخ نظریه : 1403/03/29

استعلام :

در رابطه با املاکی که در خصوص مالکیت عرصه و اعیان آن به صورت جداگانه سند مالکیت شش دانگ صادر شده است و مرجع ثبتی نیز ملک را غیر قابل افراز تشخیص داده است، آیا صدور دستور فروش ملک مشاع بر اساس قانون افراز و فروش املاک مشاع مصوب 1357 امکانپذیر است؟

فروش ملک مشاع

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :

اولاً، ماده اول قانون افراز و فروش املاک مشاع مصوب 1357، ناظر بر املاک مشاعی است که جریان ثبتی آن‌ها خاتمه یافته باشد؛ اعم از اینکه اشاعه در اعیان، عرصه و یا هر دو باشد و به موجب ماده 4 همین قانون ملک مشاعی که به موجب تصمیم قطعی واحد ثبتی غیر قابل افراز تشخیص شود، با تقاضای هر یک از شرکا به دستور دادگاه فروخته می‌شود.

در فرض سؤال، چنانچه مقصود این است که عرصه و اعیان ملکی هر یک به صورت جداگانه در مالکیت اشخاص متعددی است و برای هر یک سند مالکیت رسمی صادر شده است، مالکان عرصه و اعیان، مالکان مشاعی نیستند و بر خلاف آنچه در فرض سؤال آمده است، موجبی برای اتخاذ تصمیم مستقیم از سوی واحد ثبتی محل و غیر قابل افراز دانستن آن نبوده و به طور کلی فرض سؤال از شمول قانون یاد‌شده خارج است و صدور دستور فروش عرصه و اعیان ملک مزبور از سوی دادگاه نیز موضوعیت و وجاهت قانونی ندارد.

ثانیاً، چنانچه مقصود آن است که برای عرصه و اعیان ملک، سند مالکیت علی‌حده؛ اما به نحو مشاعی صادر شده و به موجب تصمیم قطعی واحد ثبتی غیر قابل افراز تشخیص داده شده است، مشمول اطلاق و عموم ماده 4 قانون افراز و فروش املاک مشاع مصوب 1357 است و صدور دستور فروش از سوی دادگاه دارای وجاهت قانونی است.

توضیحات:

** توجه داشته باشید که ما املاکی داریم که مالک عرصه یک فرد و مالک اعیان فرد دیگری می باشد و هر دو دارای سند مالکیت عرصه یا اعیان می باشند. اینگونه املاک مشاع نمی باشند، بلکه هر کس بنا به سند خود می تواند از مورد ثبت بهره برداری نماید.

مشاهده سایر نظریه های مشورتی

Rate this post
ارزش بخش مستحق‌ للغیر درآمدن مبیع

ارزش بخش مستحق‌ للغیر درآمدن مبیع

جزئیات نظریه

شماره نظریه : 7/1402/1032

شماره پرونده : 1402-76-1032 ح

تاریخ نظریه : 1403/03/29

 

ارزش بخش مستحق‌ للغیر درآمدن مبیع

استعلام :

چنانچه ملکی به صورت کلی به مساحت دوازده هزار متر و با قیمت مقطوع دو میلیارد تومان فروخته شود؛ بدون آنکه برای هر متر مربع آن مبلغی در نظر گرفته شود؛ اما قسمتی از ملک به مساحت چهار هزار متر مستحق‌للغیر درآید و خریدار بطلان مبیع در این قسمت و مطالبه قیمت روز آن را درخواست کند، با توجه به آن که معامله کلی بوده و ملک نیز به‌گونه‌ای است که همه جای آن از لحاظ قیمت همسان نیست، ارزش بخش مستحق‌للغیر درآمده چگونه محاسبه می‌شود؟ آیا تعیین قیمت روز به استناد رأی وحدت رویه شماره 811 مورخ 1/4/1400 هیأت عمومی دیوان عالی کشور با ارجاع امر به کارشناس امکان‌پذیر است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، ساز و کار ارزیابی قیمت روز چگونه است؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه :

اولاً، چنانچه طرفین در حین معامله به مساحت ملک به عنوان یکی از اوصاف آن توجه داشته و کل مبیع را در مقابل کل ثمن قرار داده باشند و به ازای هر متر مربع از ملک، قیمت مشخصی تعیین نکرده باشند و در واقع بیشتر مکان و موقعیت ملک مد نظر آنان باشد و نه مساحت آن؛ خریدار حقی بر محاسبه نقیصه و دریافت مابه‌ازای آن از ثمن پرداختی ندارد؛ مگر این‌که طرفین به این امر تراضی کنند؛ همچنین در صورتی که شرط داشتن مساحت معین به طور خاص مورد اراده طرفین قرار نگرفته باشد، مشمول حکم مقرر در مواد 355 و 385 قانون مدنی نیست.

ثانیاً، در فرض سؤال که به ازای هر متر مربع از ملک، قیمت مشخصی تعیین نشده است و پس از عقد بیع مشخص شده است یک سوم مساحت ملک مستحق‌للغیر بوده است، از شمول بند فوق خارج است؛ چرا که در فرض بند صدرالذکر، ملک، همان ملک زمان خرید است و صرفاً کمتر از مساحت مورد توافق درآمده است؛ اما در فرض سؤال، بخشی از مساحت ملک مستحق‌للغیر درآمده است و از مساحت کل ملک باید تفکیک و کسر شود و چنین فرضی مشمول اطلاق و عموم ماده 391 قانون مدنی و آرای وحدت رویه شماره 733 مورخ 15/7/1393 و 811 مورخ 1/4/1400 هیأت عمومی دیوان عالی کشور است.

ثالثاً، حکم مقرر در ماده 442 قانون مدنی ناظر به چگونگی محاسبه آن بخش از ثمن است که باید به مشتری مسترد شود و حکم مقرر در آرای وحدت رویه یادشده راجع به چگونگی محاسبه غرامت موضوع مواد 390 و 391 قانون مدنی؛ از جمله غرامت کاهش ارزش ثمن در فرض جهل خریدار به وجود فساد است؛ بر این اساس، در فرض سؤال پس از محاسبه آن بخش از ثمن که مربوط به بخش باطل عقد است و باید مسترد شود بر اساس ماده 442 قانون مدنی، غرامت ناشی از کاهش ارزش این بخش از ثمن بر اساس رأی وحدت رویه شماره 811 مورخ 1/4/1400 هیأت عمومی دیوان عالی کشور محاسبه و وصول می‌شود.

 

** از این موضوع می توان اینگونه برداشت نمود که حضور یک کارشناس دادگستری مسلط به امور ملکی و آشنا به قوانین عقد قرارداد الزامی می باشد. چرا که اگر بندهای مناسب در خصوص مستحق للغیر بودن دیده می شد، بدون هیچ نگرانی علاوه بر ثمن معامله، وجه التزام کافی نیز می توانست جلوی ضرر و زیات آتی را بگیرد.

مشاهده سایر نظرات مشورتی

5/5 - (1 امتیاز)
مالیات بر خانه های لوکس

مالیات بر خانه‌های لوکس و نقش کارشناس دادگستری

Rate this post